نگاه نو، زندگی نو

 خانه
چرا مردان ناراحتی خود را بیان نمی کنند؟
ارسال شده در 25 خرداد 1399 توسط طاهره حسين پور در بدون موضوع

شاید این سوال برای شما پیش آمده که چرا مردها ناراحتی خود را بیان نمی کنند؟

همه می دانیم که مردان تمایلی به نشان دادن ناراحتی خود نداشته و خیلی به ندرت این کار را انجام می دهند. حتی در شرایط و موقعیت های سخت و دشوار نیز مردان در ابراز ناراحتی خود مقاومت نشان می دهند. باید خاطر نشان کرد که در مواقع ناراحتی، قطره اشکی از چشم مردان سرازیر نمی شود. در این شرایط مردان به جای گریه کردن، شیوه هایی نظیر سکوت، پرخاشگری و خشم را در پیش می گیرند.

ناگفته نماند که سکوت کردن مردان در مواقع ناراحتی حاکی از بی احساسی و عدم احساسات آنها نمی باشد. چراکه مردان نیز همانند زنان احساسات داشته و ناراحت شده و ناراحتی، اندوه و غم را به میزان زنان حس می کنند.

تفاوت بارز مردان و زنان در این مسئله، عدم توانایی مردان در ابراز ناراحتی و اندوه خود و پیوسته تلاش کردن در جهت مخفی نگه داشتن آن می باشد.

ـ تفاوت های مغزی یکی از دلایل عدم ابراز ناراحتی مردان است. بطور کلی، مسئول عواطف و احساسات، نیمکره راست و مسئول منطق، نیمکره چپ مغز می باشد. ارتباط و تعامل نیمکره های راست و چپ مغز در زنان قوی تر است که در نتیجه آن تعادل میان احساسات و عقل به خوبی صورت می گیرد.

در مردان تعادل برقرار کردن میان احساسات و منطق به سختی انجام می پذیرد. بر همین اساس، ابراز ناراحتی و احساسات در مردان امری سخت و دشوار تلقی می گردد.

ـ از دیگر دلایل مهم، غرور مردانه می باشد. از عنفوان کودکی این حرف را آویزه گوش پسرها می کنند که مرد هرگز گریه نمی کند.

فراگیری و تلقین این آموزه ها باعث شرم و خجالت مرد در مواقع ابراز ناراحتی و غم می شود. چرا که مردان تصور می نمایند در صورت نشان دادن ناراحتی و اندوه خود، غرور مردانه آنها بشدت تحت شعاع قرار می گیرد. بر این اساس و به منظور از بین نرفتن غرور مردانه و حفظ شخصیت مردانه خود، در برابر بیان ناراحتی، سکوت اختیار می کنند.

ـ مردان هنگام قرار گرفتن در موقعیت های ناراحت کننده، علاوه بر کم حرف و ساکت شدن، اقدام به ترک محیط و شرایط ناراحت کننده می نمایند. این امر یک عمل کاملاً غریزی در مردان است که بر احساسات آن ها، تاثیر بسزایی از خود بر جای می گذارد. ناگفته نماند که مردان در موقعیت های احساسی، بسیار آسیب پذیر بوده و احتمال بروز خطراتی نظیر حمله قلبی و فشار خون در آنها زیاد می باشد.

 

بهترین و تاثیرگذار ترین شیوه برخورد، شناخت مناسب مردان و احترام گذاشتن به عواطف و احساسات آن ها می باشد.

7 نظر »
بهترین روش همسرداری
ارسال شده در 20 خرداد 1399 توسط طاهره حسين پور در بدون موضوع

یكی از بهترین و نیكوترین روش های همسرداری به طور كلی و شوهرداری به طور خاص آن است كه زن و شوهر در شبانه روز سه وعده با یكدیگر تنها باشند: پیش از نماز صبح و سحرگاهان، هنگام چاشت(ظهر) و هم چنین بعد از نماز عشاء.( سوره نور، آیه 58)

در این زمان هیچ یك از بستگان از كوچك و بزرگ نباید راه یابند و اگر فرزندان به بلوغ جنسی رسیده اند می بایست همانند دیگران هنگام ورود به خلوت، از پدر و مادر اجازه ورود بگیرند.

خلوت های سه گانه آن چنان مهم و اساسی است كه پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید:« نشستن مرد در كنار همسر خود در پیشگاه خداوند دوست داشتنی تر از اعتكاف و شب زنده داری در مسجد خود (مسجدالنبی در مدینه) است.» (تنبیه الخواطر ج2 ص 122)

زن در خلوت گاه باید خود را عرضه كند. و لذا در اسلام پیش قدمی زن در مسایل جنسی و عرضه كردن پیشنهاد از سوی او امری مستحب دانسته شده است.
 

مرد در این خلوت گاه، باید محبت خود را به زن ابراز كند و از پنهان كردن آن بپرهیزد؛ زیرا زنان با شنیدن محبت مردان اعتماد به نفس خاصی می یابند. از این رو پیامبر بزرگوار(صلی الله علیه و آله) می فرماید:« این گفته مرد به همسر خویش كه دوستت دارم هیچ گاه از قلب او بیرون نمی رود.» (كافی، ج5، ص 569)

 

هر یك از زن و مرد باید به اشكال مختلف مهر و محبت خویش را بیان و آشكار سازند. چه این مسئله با گفتن كلمه ای باشد و یا دادن شاخه گلی و یا هر چیزی كه زن از آن خوشش می آید.

از این رو حتی خریدن تنقلاتی جزئی و چیزهایی كه زن بدان علاقه مند است یكی از شیوه های بیان و ابراز مهر و محبت بشمار می رود.

پیامبر(صلی الله علیه وآله) در این باره می فرماید:« مردی كه برای همسرش لقمه می گیرد نزد خداوند پاداش دارد. (المحجه البیضاء ج3 ص 7)

پیامبر(صلی الله علیه وآله) در بیان ضرورت اعلام آمادگی جنسی زن می فرماید:« بر زن به عنوان یك واجب (یا حكم استحبابی) شرعی است كه از خوشبوترین عطرها استفاده كند و زیباترین لباس ها را بپوشد و خود را به نیكوترین وجه بیاراید و بامدادان و شامگاهان خود را بر شوهر عرضه كند و اعلام آمادگی نماید. این از حقوق شوهر می باشد و حقوق شوهر بیش از این چیزی است كه گفته شد.»

 

تاكید آن حضرت بر عرضه كردن در دو وقت به معنای مخالفت با حكم سه وقت قرآن نیست بلكه تنها از باب نمونه مواردی را مطرح می سازد و از بیان بسیاری از موارد و مصادیق خودداری می ورزد و در یك كلمه می افزاید كه حقوق شوهر بیش از آن چه گفته شده می باشد تا زن خود با توجه به شرایط شوهر و علاقمندی وی اقدام كند تا شوهر وی نیازی به دیگری پیدا نكند و در دام وسوسه های شیطانی نیفتد.

 امروزه بسیاری از اختلافات میان زن و شوهر از این ناحیه است.گاه دیده می شود که بعضی از خانم ها در هنگام بیرون رفتن گویی، خود را برای عروسی و میهمانی آرایش می كنند و جامه های بسیار زیبا و آرایش بسیار نیكو می كنند و از همه روش های خودنمایی بهره می گیرند ولی همین كه به خانه می آیند آرایش را با توجیه بد بودن در نزد فرزندان می شویند و جامه های زیبا را از تن خارج می كنند و به شكلی معمولی در خانه می گردند.

مردی كه در بیرون با چنین زنانی حتی به طور لحظه ای و گذرا مواجه شود سپس درخانه با شكلی دیگر روبرو گردد در درون خویش احساس كمبود می كند و به شكل مطلوب ارضا نمی شود در حالی كه دیدگاه اسلام عكس این رفتار را تأیید می كند.

پی نوشت: برگرفته از سخنان استاد فاطمی نیا پیرامون خانواده

 

6 نظر »
آیا توقع به جا هم داریم؟
ارسال شده در 19 خرداد 1399 توسط طاهره حسين پور در بدون موضوع

دوستی داشتم که هرگاه او را می‌دیدم یا تماس می‌گرفتم، بی‌مقدمه و قبل از احوال‌پرسی، از من گلایه می‌کرد و ناراحت بود که چرا زودتر تماس نگرفته‌ام. فرقی نمی‌کرد که چقدر از آخرین دیدار یا تماسمان گذشته باشد یا اصلاً کدام مان آخرین بار حال دیگری را پرسیده؛ او انتظار داشت و متوقع بود! این روند برای چند سال تکرار شد تا جایی که از اصل دوستی و احوال‌پرسی چیزی نماند و ارتباطمان قطع شد.

فکر می‌کنم او از من توقع داشت و به گمانم همین‌الان هم منتظر تماس و پیگیری من است.

این موضوع، از دیدگاه من، نمایانگر اهمیت «توقع» در زبان و فرهنگمان است. ما در سطوح مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و… توقع داریم. به‌عنوان نمونه:

توقع داریم همکارمان در نبود ما کارمان را انجام دهد؛
توقع داریم بدون مشارکت، جامعه‌ای سالم، پاک و پویا داشته باشیم؛
توقع داریم که در راحتی کامل، اقتصاد توانا داشته باشیم؛
توقع داریم که مشکلات «ما» را حل کنند؛
توقع داریم خانواده همیشه در خدمتمان باشد؛
حتی توقع داریم «درست» رانندگی کنند تا ما هم درست برانیم!

این را چند باری است که شنیده‌ام. «دوست و فامیل باید از هم انتظار داشته باشند.» طوری که اگر نداشته باشند، رابطه‌شان محکم نخواهد شد.

 

ادامه »

8 نظر »
تبعیض میان فرزندان
ارسال شده در 17 خرداد 1399 توسط طاهره حسين پور در بدون موضوع

یکی از خواسته‌ها و دغدغه‌های ما این است که عدالت به‌عنوان یک ارزش اخلاقی در جامعه وجود داشته باشد، اما اینکه هرکدام از ما در خانواده خود چقدر برای ایجاد عدالت تلاش می‌کنیم، نکته مهمی است که پاسخ به آن می‌تواند بسیاری از مشکلات را حل کند.

متأسفانه برخی از والدین با اصول تربیتی آشنایی کافی ندارند به همین دلیل، در تربیت فرزندان دچار تبعيض و بی عدالتي می گردند. اساساً يکي از چيزهايي که امر تربيت را مختل مي کند، تبعيض و فرق گذاشتن بين فرزندان مي باشد. تبعيض و بی عدالتي در برخورد با فرزندان از هر جهتي (عاطفي، روحی و روانی و …) روی فرزندان تأثیر می گذارد و موجب حسادت، کينه، مقایسه های ناروا و بروز برخی مشکلات بين فرزندان مي شود.

پدر و مادر بايد بدانند که همه فرزندان در يک سطح نيستند و هر کدام در زمينه اي استعداد دارند و اين نبايد سبب تبعيض بين فرزندان شود.

البته این را بدانید که بسیاری از این گونه بی مهری ها، تبعیض ها و فرق گذاشتن ها به واسطه ضعف فرهنگی و ناآگاهی والدین یا یکی از آنها نسبت به وظایف خود نسبت به فرزندان و عدم آشنایی آنان از اصول صحیح تربیتی ناشی می گردد و ممکن است خیلی عمدی نبوده باشد. گاهی برخی از فرزندان، توانایی و استعداد خاصی دارند و یا جذابیت و زیبایی چشمگیری دارند و یا حتی بیماری و معلولیت و مشکل خاصی دارند که همه این ها به نوعی باعث می شود که توجه والدین بیش از سایر فرزندان به آنها معطوف گردد که همین عامل ممکن است خواسته یا ناخواسته، زمینه تبعیض و بی عدالتی را فراهم کند.
 

حتماً این داستان معروف را شنیده‌اید که مردی یک ساندویچ برای دو پسر خود گرفت. به اولی گفت: تو نصف کن! و به دومی گفت: تو انتخاب کن! این پدر در حقیقت به فرزندانش عدالت را به شکل ملموس آموزش داد که اگر اولى ساندویچ را به شکل نامساوى نصف کند، عدالت را برای خود سلب کرده چراکه دومی سهم بیشتر را برای خود برمی‌دارد. پس پسر اول مجبور است از همان ابتدا ساندویچ را به شکل مساوی تقسیم کند؛ اما می‌توان به موضوع عدالت در خانه علمی‌تر نگاه کنیم.

عدالت به معنای رساندن حق هر حق‌دار به آن است. با این توصیف برقراری عدالت بین فرزندان در محیط خانواده نیازمند توجه به سه اصل مهم است؛ «سن»، «جنسیت» و «سطح توانمندی‌های فرزندان».عدالت جنسیتی در خانواده بین دختران و پسران به این معنا نیست که هر آنچه برای دختران مهیا می‌شود، همان را عیناً برای پسران هم مهیا و اجرا کنیم. وظیفه والدین، برطرف کردن نیاز‌های فرزندان است، اما در این مسیر باید توجه داشته باشند که در رفع نیازها، تفاوت‌های بچه‌ها را به جهت سن، جنسیت و توانایی آن‌ها لحاظ شود.


و اماروش های برقراری عدالت میان فرزندان:

1ـ استعداد فرزندانتان را کشف کنید

پدر و مادر باید توانایی کشف استعداد‌های فرزندانشان را داشته باشند. گاهی ممکن است در یک خانواده چند فرزندی، یکی از فرزندان ذوق و استعداد جدی در زمینه موضوعات هنری و بچه‌ای دیگر ذوق و استعداد علمی مثل علوم ریاضی داشته باشد.برقراری عدالت بین فرزندان زمانی محقق می‌شود که ما به آن‌ها کمک کنیم استعدادهایشان شکوفا شده و در مسیر صحیح رشد  مورداستفاده قرار بگیرد.

2ـ حواسشان را پرت کنید!

در بسیاری از خانواده‌ها، زمانی که فرزندان با یکدیگر دعوا می‌کنند والدین در گام اول را مقصر دانسته و او را تنبیه می‌کنند. در حالی که راه‌حلی که می‌توان در چنین مواقعی بکار برد این است که والدین از قاعده «حواس‌پرتی» استفاده کنند و حواس بچه‌ها را با موضوع یا وسیله دیگری پرت کنند. این قاعده در مورد فرزندانی که سن کمتری دارند بسیار راه گشا باشد.


در مواجهه با دعوای فرزندان، به هر دو طرف دعوا توجه داشته و از حمایت و رسیدگی به یکی از طرفین خودداری کنید. با این نوع رفتار، بچه‌ها دیگر احساس تبعیض و غیرمنصفانه بودن نمی‌کنند.

3ـ منصفانه داوری کنید

گاهی ممکن است نوع مواجهه شما نسبت به دعوای فرزندان بین آن‌ها احساس تبعیض ایجاد کند. در ابتدا به بچه‌ها اجازه صحبت درباره احساساتشان را داده و به حرف‌هایشان گوش دهید. در مواجهه با دعوای فرزندان، به هر دو طرف دعوا توجه داشته و از حمایت و رسیدگی به یکی از طرفین خودداری کنید. با این نوع رفتار، بچه‌ها دیگر احساس تبعیض و غیرمنصفانه بودن نمی‌کنند و شما هم می‌توانید دلیل کارتان را توضیح دهید. در این رابطه می‌توانید به تفاوت نیاز‌های بچه‌ها در سنین مختلف اشاره‌کرده و به آنان یادآوری کنید.


4ـ با فرزندانتان صحبت کنید

زمانی را که همه اعضای خانواده در خانه حضور دارند، مسئولیت و وظایف هر یک را مشخص کنید. آن موقع انتظارات و قوانین خانه را با فرزندان خود در میان بگذارید. به‌طور واضح بیان کنید که هرکدام از فرزندانتان چه وظایفی را در خانه دارند و شما از آن‌ها چه انتظاراتی دارید چه انتظاراتی دارند.

فقط مراقب باشید این انتظارات بیش از دو سه مورد نبوده و با سن و توانایی فرزندتان مطابقت داشته باشد. بعد از خود بچه‌ها بخواهید تعیین کنند که در قبال انجام ندادن وظایف خود و انتظارات شما منتظر چه پیامد و نتیجه‌ای هستند. مثلاً در مورد مرتب کردن اتاق، اگر این وظیفه‌اش را انجام نداد، پیامدش چه چیزی می‌تواند باشد. در مرحله بعد، والدین از بچه‌ها بپرسند که از پدر و مادر خودشان چه انتظاراتی دارند. در طی این گفتگو بچه‌ها متوجه انتظارات والدین از آن‌ها شده و مسئولیت اتفاق‌ها را بر عهده می‌گیرند. والدین برای اینکه از این راهکار نتیجه بهتری دریافت کنند، با گفتگو و ارتباط‌گیری با یک مشاور مسئولیت‌هایی که به فرزندان می‌دهند را چک کنند تا متناسب با سن و شرایط آن‌ها باشد.

در ادامه باید بدانیم من و شما به عنوان فرزندِ چنین والدینی چه وظیفه ای داریم؟

در آموزه های دینی و تعالیم اسلامی، تأکید فراوان به احترام نمودن و حفظ حرمت والدین شده است. از روايات معصومین(علیهم‌السلام) استفاده مي‌شود كه والدين چه مؤمن باشند و چه كافر و چه نيكوكار و چه معصيت كار بايد مورد احترام قرار گيرند و استثنا بردار نيست.مام ‌رضا (علیه‌السلام) در این خصوص مي‌فرمايد: «نيكي و احسان به والدين واجب است گرچه آنها مشرك و کافر باشند، ولي در معصيت خدا نبايد آنان را اطاعت كرد».

امام صادق (علیه‌السلام) نیز در روایت دیگری می‌فرماید: «سه چيز است كه خداوند در آن ها به هيچ كس رخصت نداده است و عذر و بهانه ای را از کسی قبول نمی‌کند: اداى امانت به صاحبش چه نيكوكار باشد و چه بدكار، وفاى به عهد خواه طرف‏ پيمان نيكوكار باشد و يا بدكار و نيكي و احسان به پدر و مادر چه نيكوكار باشند و چه بدكار و گنهکار»

توجه داشته باشیم پدر یا مادرمان در حال حاضر دو نقش را بر عهده دارد، مهمترین نقش او، نقش پدر یا مادری است که در هر صورت و در هر حال به قوت خود باقی است و پدر یا مادرمان هر گونه که باشد و هر خطا و جرمی که مرتکب شود، بالاخره پدر یا مادر ماست و ما در قبال او وظیفه ای داریم. دومین نقش آن ها ، نقش یک فرد خاطی و گنهکار است که این نقش اگر چه برای ما آزار‌ دهنده و رنج‌آور است، ولی بدانیم که نقش دوم ارتباطی به ما ندارد، او خود مسئول رفتارهای ناشایست خویش است که اگر توبه نکند، باید تقاص اَعمال خود را بپردازد. به نظر می‌رسد که ما باید، این دو نقش  را از هم تفکیک و مجزّا کنیم و همواره به پدر یا مادر بر اساس نقش پدری یا مادری که دارد، به دیده پدر یا مادر بنگریم و با او رفتار صحیح و منطقی بر اساس تعالیم قرآنی و اسلامی داشته باشیم.

به طور کلی، والدین در قبال فرزندان وظیفه ای دارند و فرزندان نیز در قبال والدین وظیفه ای دیگر دارند و هر کدام در برابر وظیفه ای که بر عهده دارند مورد بازخواست و سؤال قرار می گیرند. بنابراین اگر پدر یا مادرتان به وظیفه خود در قبال شما عمل نکند دلیل بر این نمی شود که شما هم به وظیفه خود در قبال او عمل نکنید. هر کس مسئول اعمال ناشایست خود است.

1ـ ذهنیت خود را نسبت به پدر یا مادرتان تغییر دهید و سعی کنید ارتباط عاطفی خود را با او تقویت کنید و با او به نرمی و ملاطفت رفتار نمایید.

2ـ نگرش تان را تغییر دهید.شما نمی توانید گذشته را جبران کنید و یا رفتار تبعیض آمیز  پدر یا مادر خود را به سهولت عوض کنید، ولی می توانید کاری کنید که کمبودها جبران گردد، اگر شما با تکیه بر اعتماد به نفس و توانایی‌های خودتان کار کنید؛ اگر شما خودتان را بشناسید و قبول داشته باشید و خودتان را با خواهرتان و دیگران مقایسه نکنید و اصلاً برای‌تان مهم نباشد که پدر و مادرتان و دیگران در مورد شما چه می گویند، اگر دنیا هم مقابل شما قرار بگیرند و حتی اگر کسی هم به شما توجه نکند، خواهید گفت: «اهمیتی ندارد».

3ـ بکوشید خاطرات تلخ گذشته را از ذهن خود بیرون بریزید و اجازه ندهید تا آن خاطرات در قالب افکار منفی و مزاحم به ذهن تان هجوم بیاورند تا با نشخوار ذهنی دچار وسواس فکری در این زمینه گردید به صورتی که آن افکار، در یک چرخه بی پایان و تکرار شونده شما را آزار دهند. می توانید كش نازکي به مچ دست خود ببنديد و با شروع افکار منفی و مزاحم، آن كش را بكشيد و رها كنيد تا اندک سوزشی در مچ دست‌تان ایجاد شود و سپس شروع به شمارش معكوس نماييد. مثلاً عدد 100 را انتخاب كنيد و سعي نماييد هفت تا هفت تا از آن كم كنيد تا به صفر برسيد؛ تا با احساس دردى كه روى مچ دست‌تان ايجاد مى شود و نیز با شمارس اعداد، از آن فضاى روانى بيرون آیيد و ناخودآگاه موضوع ذهنى‌تان عوض شود.

4ـ سعی کنید مهارتی را به دست آورید و خود را توانمند نمایید، این طوری پدر و مادرتان نسبت به شما امیدوار می‌گردند و به شما افتخار خواهند نمود. گاهی وقت‌ها عامل بدرفتاری والدین، خود فرزندان هستند به گونه‌ای که برخی فرزندان تلاش‌های شبانه‌روزی والدین را نادیده می‌گیرند و به جای درس خواندن و یا دنبال حرفه و کاری درست رفتن، سراغ بازی و تفریح می‌روند و یا دل به درس و کار نمی‌دهند و با شیوه والدین‌شان را از خود رنجیده خاطر می‌سازند و باعث می‌شوند که آنها رفتار خوب و عادلانه‌ای با فرزندان خود نداشته باشند. شما نیز باید ببینید و از خودتان سؤال کنید که شما چه کار کرده‌اید و یا چه می‌کنید که پدرو مادرتان با شما رفتار تبعیض‌آمیز دارند و به شما توجهی نمی‌کنند؟

پی نوشت: لطفا نظرت در مورد این پست برام بنویس.

به نظرت این سبک در بیان مطلب خوبه؟

 

2 نظر »
ریشه مشکلات در خانواده
ارسال شده در 15 خرداد 1399 توسط طاهره حسين پور در بدون موضوع

ریشه مشکلات در خانواده ها چیست؟

1ـ سوء تفاهم

اکثر مشکلات در خانواده‌ها به دلیل سوء تفاهم در برداشت‌های زوجین می باشد؛

?مثال:

? آقا وارد منزل می‌شود،
? خانم: خیلی خستم!
? آقا: خب برو بخواب!
? خانم: همینه که میگم درکم نمیکنی!

? در صورتی که خانوم وقتی می‌گوید من خسته‌ام، خستگی روحی است نه جسمی! (خیلی مسائل از همین سوءتفاهم‌های جزئی شروع می‌شود.)

2ـ  عدم دانستن مهارت‌های لازم برای زندگی
? مثل مهارت مهرورزی و محبت کردن؛
? شما مردی را پیدا نمی‌کنید که نداند زن نیاز به محبت دارد، ولی چون مهارت مهرورزی را بلد نیستند منشاء شروع مشکلات می شود.

3ـ به‌خاطر بیماری‌های جسمانی؛
 ?زیرا کسی که بیماری دارد و یا مبتلا می شود، آستانه تحملش به صورت ناخودآگاه پایین و قدرت اندیشیدنش کم می‌شود.
? مثل مشکل مادرزادی و یا گاها بیماری‌هایی مثل ام اس که به خاطر پایین آمدن تحمل فرد، شاید به طلاق هم ختم گردد.

4ـ به‌خاطر بیماری‌های روحی، روانی و خلقی؛
 ? مثلا مرد یا زنی که  افسردگی، وسواس و…. داشته باشد.

5ـ  به‌خاطر سوء تربیت؛
? فرد تربیت خوبی نشده است ، مثلا از بچگی او را خسیس بار آورده‌اند و یا از اول متکبر بوده و …

6ـ بخاطر نگاه سنتی(بومی،قومی، منطقه‌ای) به زندگی نه نگاه دینی؛

?الان خیلی از افراد نگاه شان به زندگی سنتی است و دینی نیست و همین باعث بروز مشکل در خانواده می‌شود، زیرا نگاه سنتی منفعت طلبانه هست :
(فرمول نگاه سنتی⬅️نگاهی منفعت‌طلبانه بر اساس جنسیت)
ولی نگاه دینی،منعفت طلبانه نیست و مصلحت‌اندیشانه است و نفع زندگی را در نظر میگیرد.)

 ?مثلا در قدیم می‌گفتند دختر را جوری بار بیاورید که فقط به شوهر بگوید چشم! مرد را باید بهش چشم گفت! آیا واقعا اسلام این را میگوید؟!

❗️اما الآن مادرها که ضرر این چشم گفتن را دیدند، دست دخترش را می‌گیرد می‌برد کلاس تکواندو و می‌گوید: بدرد آینده‌ و زندگی‌ات می‌خورد!!! (که مثلا رزمی یاد بگیرد که اگر شوهرش چیزی گفت، فنی را بر روی او اجرا کند!?)

?خب این نگاه هم سنتی است، اما سنتی مدرن! در صورتی که آن چیزی که می‌تواند به خانواده کمک بکند نگاه دینی است. دین منفعت را نگاه نمی‌کند، مصلحت زندگی را نگاه می‌کند که خیلی هم توازن زیبایی دارد .

?نگاه سنتی(منفعت طلبانه)نگاهی که برگرفته از نگاه پیشینیان است، مثلا در ده ما چه می‌کردند! در خانواده من چه می‌کردند، بابای من فلان و مادر من فلان، بعد می‌آییم و همان را در زندگی مان پیاده می‌کنیم که جایی جواب و جایی هم جواب نمیدهد.

? مثلا می‌بینیم دخترخانم چون دیده که به خاطر سفت بودن و یا خساست پدر، مادرش به تنگنا افتاده است، اول زندگی می‌گوید که دیگر باید گربه را دم حجله بکشم!!! و نباید مثل مادرم بشوم!
 همان اول زندگی که وارد می‌شوند می‌خواهد آقا را خلع سلاح کند و میگوید کارت بانکی ات را بده که خیلی از آقایان مخالف این کار می‌شوند و همین شروع مشکلات می شود …

7ـ  منفعت طلبی نه مصلحت اندیشی  

 ⬅️تفاوت این دو در چیست ؟  

?در منفعت فرد می‌گوید من باید راحت باشم و خودم را محور میدانم و همه خوبی‌ها را برای خودم می‌دانم.
اما در مصلحت‌اندیشی، مصلحت زندگی را توجه کرده و  برای جاهایی باید زحمت بیشتر بکشد و سختی بیشتری را تحمل کند، و لذا شما ببینید این موضوع چقدر درد این روزهای جامعه ماست.

?مثلا خانومی سر کار میرفت و شوهرش اینطور می‌گفت که وقتی فرزند اول آمد مشکلات، کم بود و قابل حل، اما وقتی که فرزند دوم آمد، دیدیم مشکلات زیاد شد.  به همسرم گفتم یادت هست که در دوران خواستگاری گفتم با شغل شما مخالف نیستم و هر دو قبول کردیم این تا جایی باشد که ضربه به زندگی‌مان نزند؟!
همسرم تایید کرد!
گفتم: الان می‌بینیم که با شغل شما و وجود فرزندان، مشکلاتی در حال رخ دادن است و  از این به بعد شما اگر صلاح می‌دانید کار را تعطیل کنید و یا کمتر کنید!
شما باورتان می‌شود که همسرم چه گفت ؟!
گفت که کارم زندگی من است، من حاضرم جدا بشوم اما کارم لطمه نخورد!

?ببینید! این جا زن منفعت خود را میطلبد و آسیب زندگی را نمی‌بیند!
اگر زن و مرد هر دو به وظایف خود واقف باشند خیلی از مشکلات کم می‌شود، مثلا شما ببینید گاهی خانم‌ها از شوهرانشان می‌خواهند که بیایند و درخانه فرزندان را نگه داری کنند، بله! گاهی یکی دو ساعت برای کلاس یا جلسه‌ای است و این مشکلی ندارد، اما گاهی اینطور می‌شود که میگوید نصف روز شما در خانه بمان که من بروم سرکار و نصف روز دیگر بالعکس! دراین جا باید #فاتحهـتربیت را بخوانید|اصلا با استثنائات کاری ندارم| ما در این جا قاعده ارائه میدهیم، یعنی یک فرمول عمومی، مردها به درد کار تربیت فرزند نمی‌خورند، ویژگی هایشان جواب نمیدهد برای این کار، مرد توان این کار را ندارد.

? مثلا ما در تربیت میگوییم: محور اصلی تربیت محبت است، به نظر شما آیا عواطف یک مادر لطیف‌تر است یا یک پدر!؟مرد می‌تواند محبت کند اما نه به اندازه مادر. (ما همکاری را نمیگوییم را، آن مشکلی ندارد ، بحث ما سر فرایند است که مرتب اتفاق می افتد.) 
مثلا یکی از گلایه‌های خانم‌ها این است که مردها نمی‌توانند مثل آنها محبت کنند، خب این جزء ویژگی شخصیت مرد است که باید این مهارت را یاد بگیرند.

✅این را یادمان باشد که یکی از ماموریت‌های مهم زندگی مشترک تربیت فرزند طراز است نه جمع کردن اموال و بزرگ کردن خانه!

 8ـ بخاطر دخالت دیگران در زندگی؛

?می‌تواند هرکسی باشد: پدرشوهر، مادرشوهر، پدرزن، مادرزن و…..
?یکی از چیزهایی که الآن باب شده است، دوستان خانم‌ها هستند. 

?آقایی در مشاوره می‌گفت: 
خانم من دوستانی داشت که همه از شوهر‌هایشان جدا شده‌ بودند و باور کنید که این دوستان بر خانم من تاثیر می‌گذاشتند و به خانمم می‌گفتند: 
تو چرا گیر دادی به این شوهر، تو هم جدا شو!
با همدیگر به کافی‌شاپ می‌رفتند، هر روز به یک بهانه‌ای، یک روز تولد یکی از این دوستان و روز دیگر بهانه‌ای دیگر.
ساعت‌ها می‌گذشت و به خانمم خیلی خوش می‌گذشت…..
وقتی که به خانمم تذکر می‌دادم او در پاسخ می‌گفت: 
خوش به حال دوستانم که شوهر ندارند، این‌ها خیلی راحت هستند!

?حال این دخالت میخواهد عمدی باشد یا غیرعمد. 

?مثال؛ 
به مناسبت برنامه‌های ویژه مثل عید غدیر: 
 
?خواهرزن: آبجی! شوهرت برا روز عید چی خرید؟ 
?خواهر: روسری!
?خواهرزن: یعنی طلا نخرید؟!!!

▫️(این یعنی تمام) حتی خیلی وقت‌ها عمدی هم در کار نیست.‌‌

?این خانم به فکر فرو میرود، شب با اشک چشم می‌خوابد، روز بعد با شوهرش سنگین برخورد میکند و….

 9ـ بخاطر عدم توجه به نیازها

  الف) نیازهای عمومی (فارق از زن و مرد بودن)
 
   ب) نیازهای اختصاصی

   ـ در نیازهای اختصاصی: 
  ?جنسیت مهم است. 
  ?سن مهم است.
  ?فرهنگ مهم است.
  ?هوش اثرگذار است.
 در موضوع هوش: 
?انسان‌های باهوش بیشتر در معرض ناهنجاری‌ها هستند. 
(بیشتر دچار مشکلات روحی و روانی می‌شوند.) 
مثل بچه‌های بیش فعال که اکثرا باهوش هستند دچار مشکلات فراوانی هستند. 
چون درکشان قوی تر است!

? من همیشه می‌گویم: دعا کنید خداوند یا به شما بچه باهوش ندهد و یا اگر داد، توانش را هم بدهد. و اگر توانش را نداد، والدین باید بروند و یادبگیرند. 
?والدینی که کودکان باهوشی دارند باید بیشتر وقت بگذارند. 

10ـ  بخاطرعدم وقت گذاری مناسب:

?یک موقع میگو‌ییم: وقت گذاشتن زیاد ولی یک موقع هم می‌گوییم: وقت گذاشتن کوتاه
این وقت کوتاه باید موثر باشد، کیفیت داشته باشد. 
ما باید به این وقت کوتاه کیفیت بدهیم. 

?امروزه چون همه درگیر کار هستند وقتی برمی‌گردند، مثل جنازه می‌مانند و همان وقت اندک هم فایده‌ای ندارد.
?این فقط مختص آقایان نیست، بلکه خانمی که در خانه مشغول است بخاطر فعالیت‌های دیگر خسته می‌شود. 

?خستگی زمینه‌ساز تنش است: 
?آستانه تحمل پایین است.
?قدرت تفکر و اندیشیدن کاهش می‌یابد.
?توانایی برقراری ارتباط خصوصا کلامی کم می‌شود. 

 

پی نوشت: بی نقل از پایگاه حفظ و نشر آثار حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا تراشیون

شما می توانید برای دسترسی بیشتر به مباحث تربیتی از زبان استاد تراشیون روی فایل های صوتی کلیک کنید

4 نظر »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8

آخرین مطالب

  • به من نگاه کن
  • مهرطلبی یا مهربانی
  • از کجا بفهمم همسرم به بلوغ فکری رسیده؟
  • بلوغ عاطفی
  • نشانه های پختگی و بلوغ فکری
  • 3تفاوت میان زن و مرد
  • این 8 توصیه مالی به زوج های جوان برسان
  • میدانی چرا مردی دیر به خانه می آید؟
  • این 3 توقع زندگی ت بر باد میده!
  • ساعتی برای مطالعه

نگاه نو، زندگی نو

نوع نگاه ما به زندگی و مسائل پیرامونش بسیار تاثیرگذار است پس نگاه خود را آبدیت کنید

پیوندهای وبلاگ

  • سربازی از تبار سادات
  • شهیده
  • دل نوشته های زهرا سادات
  • دوست داشتنی های من
  • دین آرامش بخش ما
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان